پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل

تعداد صفحات: 23 فرمت فایل: word کد فایل: 467
سال: 1393 مقطع: کارشناسی ارشد دسته بندی: علوم اجتماعی و جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۰,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل

    چکیده

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر اردبیل انجام گرفته است .

    روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی بوده و جامعه آماری آن تمام زنان 20 سال به بالای شهر اردبیل را شامل می شود که در حدود 9127 نفر بوده و بر طبق حجم نمونه مورگان تعداد 368 نفر از این زنان به عنوان نمونه انتخاب شده ا ند. روش نمونه گیری تصادفی ساده است داده ها بوسیله پرسشنامه هایی که محقق ساخته ودر قالب طیف لیکرت طراحی شده جمع آوری شده اند. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرنباخ سنجیده شده است . از نرم افزار spss و آزمون های آماری ضریب همبستگی اسپرمن و پیرسون ، تحلیل واریانس یک طرفه ، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل و آزمون فرضیه ها استفاده شده است .از میان عوامل اجتماعی چهار عامل ( میزان استفاده از رسانه های جمعی ،وضعیت اشتغال ، میزان تحصیلات و میزان ارتباط با همسالان ) به عنوان متغیرهای مستقل و میزان آگاهی سیاسی زنان مورد مطالعه به عنوان متغیر وابسته انتخاب شده اند . بر اساس یافته های پژوهش بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و میزان آگاهی سیاسی رابطه وجود دارد . میزان تحصیلات بالاتر باعث بالا رفتن میزان آگاهی سیاسی می شود . بین میزان ارتباط با گروه همسالان و میزان آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد . و میان اشتغال زنان در بیرون از خانه و میزان آگاهی سیاسی آن ها رابطه قوی و مستقیم وجود دارد . نتیجه دیگری که جدا از آزمون فرضیه ها آن را محاسبه کردیم میزان آگاهی سیاسی زنان گروه نمونه است که در حد متوسط می باشد . طبق یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون حدود 3/96 در صد از میزان آگاهی سیاسی زنان مورد مطالعه توسط چها متغیر ( میزان استفاده از رسانه ها ، میزان ارتباط با همسالان ، میزان تحصیلات و وضعیت اشتغال ) تبیین می شود .

    واژه های کلیدی : عوامل اجتماعی ، آگاهی سیاسی ، گروه همسالان ، رسانه های جمعی .

     

     

    مقدمه

    بدون شک یکی از مسائلی که از ابتدای زندگی بشر تاکنون نقش مهم و اساسی ایفا نموده است و جوامع مختلفی را دچار سقوط و صعود کرده بحث آگاهی داشتن وشناخت افراد جامعه از محیط سیاسی و اجتماعی پیرامون خود می باشد. آگاهی سیاسی در برگیرنده طرز تلقی ها و ارزیابی از مسایل خاص سیاسی و یا از شخصیت ها و حوادث سیاسی است(داوسون،1382). این آگاهی و بینش، متحرک و ایده آل ساز و آفریننده است که آن را می توان به معنای اعم ایدئولوژی، خود آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی وتاریخی، علم کمال و رهبری، شعور انقلابی و دگرگون کننده، درک مکتبی و مسلکی،درک آرمانی و بعثت اجتماعی خواند. آگاهی سیاسی یک معرفت ویژه فوق علوم و فنون است(زکریایی،1376). به عبارت دیگر منظور از آگاهی سیاسی در اینجا،آگاهی ها، اطلاعات و دانسته های شهروندان درباره مفاهیمی مانند دولت، ملت، سیاست،حکومت، قدرت، اقتدار، مشروعیت، نفوذ سیاسی و غیره است که آنها را هرچه بیشتربرای احراز شأن شهروندی در جامعه ای مردم سالار آماده سازد. میزان آگاهی سیاسی مردم موتور پرقدرتی است که تاثیر بسزایی در سعادت یک جامعه دارد. مردم آگاه از مسائل سیاسی نه اجازه حکومت به افراد نالایق و ستمگر میدهند و نه در جریان حکومت به مسئولان اجازه می دهند که از مسئولیت هایشان تخطی کنند و با انتقادهای سازنده خویش مسئولین اجرایی را متنبه می سازند و نمی گذارند افرادخاص حرکتشان به جای منافع اکثریت، منافع و رفاه اقلیت افراد باشد. لذا وجود تشکلها،انجمن ها و به شکل قوی تر احزاب در هر کشور نشانه بلوغ و رشد سیاسی مردم آن کشور است(فلاح،1388).

    مقام معظم رهبری نیز درباره ضرورت آگاهی سیاسی مردم می فرماید: (یکی از خطوط ظریف موضع خود را شناختن و در اوج قرار گرفتن و هوشیاری سیاسی و شم سیاسی  و قدرت تحلیل سیاسی داشتن به دور از ورود به دسته بندی های سیاسی شدن است). همچنین ایشان می فرمایند تحلیل سیاسی به شکل صحیح و پروراننده ذهن یک چیز بسیار مهمی است. ذهن باید پروریده شود. دوران دشوار هر انقلاب آن دورانی است که  حق و باطل در هم ممزوج شود(مهدوی،1389).

     در راستای اهمیت آگاهی سیاسی در حکومتهای مردمی و اینکه افراد برای آنکه شهروندانی شایسته باشند باید به اندازه کافی از سیاست آگاهی داشته باشند، کارپینی و کیتر استدلال می کنند که احتمال مشارکت شهروندان مطلع، در سیاست بیشتر است و آنان بهتر می توانند منافع شخصی خود را تشخیص دهند، بهتر می توانند نفع فردی خود را با افکار و اید ه های خاص درباره دنیای سیاست ارتباط دهند، به احتمال زیاد دارای افکاری هستند که از انسجام کافی برخوردارند و در طول زمان ثابت می مانند و به احتمال زیاد افکارشان را به گونه های عقلانی و معنادار، به مشارکت سیاسی خود ارتباط می دهند. از نظر آنها، هر چه شهروندان بیشتر مطلع باشند، به احتمال زیاد سایر لوازم و شرایط شهروندی مطلوب، نظیر مدارای سیاسی را از خود نشان می دهند(دیلی ، کارپینی و کیتر 1996).

    بر این اساس می توان گفت آگاهی سیاسی سلاحی است که قدرت بالقوۀ مردم را به قدرت بالفعل تبدیل می کند. مردم ناآگاه از لحاظ سیاسی، قدرت دارند، اما این قدرت راکد است و به کار نمی افتد. آگاهی سیاسی مردم، مجرایی را برای به جریان افتادن قدرت مردم باز می کند. سوأل اساسی این است که چگونه به مردم آگاهی سیاسی داده شود؟ به عبارت دیگر چگونه مردم ساکت و مسئولیت گریز و غیر فعال با مجهز شدن به سلاح آگاهی سیاسی به مردم صاحب آواز، مسئولیت پذیر و فعال تبدیل خواهند شد؟

    بیان مسئله

    از زمانی که افلاطون و ارسطو، برای نخستین بار در زمینه آگاهی سیاسی مردم بحث کرده اند، این امر روشن شده است که حکومت های مردمی به شهروندانی مشارکت جو نیاز دارند. شهروندانی که آگاهی، شایستگی و ویژگی هایشان، مناسب نظام های غیر مردمی نیست (مارش و اولسون، 2000). امروزه این فرض پذیرفته شده است، برای آنکه شهروندان به نحوی مطلوبتر بتوانند ترجیحات خود را ابراز و نمایندگانشان را انتخاب نمایند، باید از حداقل آگاهی در زمینه نظام سیاسی برخوردار باشند (نایمی و جون، 1998). در واقع، یکی از اثرات مهم آگاهی سیاسی در نظام های مبتنی بر مشارکت این است که شهروندان از ابزار و ساز و کارهای گوناگون کنترل مقامات منتخب برای پیشگیری از عدول از قدرت خود و نیز پاسخگو نگهداشتن آنها در برابر مردم بهره می گیرند. برخی از مهمترین این راهبردها عبارتند از: محدود کردن قلمرو فعالیت حکومت به صورت نهادی، توزیع قدرت دولت میان عوامل گوناگون، ایجاد بنگاه ها و عوامل کاملاً مستقل، تضمین آزادی های سیاسی و مدنی و ایجاد انتخابات رقابتی. به طور کلی فرضیه پذیرفته شده این است که شهروندان برای این منظور باید از اطلاعات کافی درباره سیاست و موضوعات عمومی برخوردار باشند تا سیاستمداران را در زمینه رفتارشان در مسند قدرت، پاسخگو نگهدارند. چنانچه شهروندان از این ویژگی اساسی، یعنی آگاهی از موضوعات سیاسی و عمومی بی بهره باشند، در آن صورت باید گفت که حکومت مبتنی بر رای و نظر مردم، طرحی نامطمئن است.در راستای اهمیت آگاهی سیاسی در حکومت های مردمی و اینکه افراد برای آنکه شهروندانی شایسته باشند باید به اندازه کافی از سیاست آگاهی داشته باشند، دیلی ،کارپینی و کیتر  استدلال می کنند که «احتمال مشارکت شهروندان مطلع، در سیاست بیشتر است و آنان بهتر می توانند منافع شخصی خود را تشخیص دهند، بهتر می توانند نفع فردی خود را با افکار و ایده های خاص درباره دنیای سیاست ارتباط دهند، به احتمال زیاد دارای افکاری هستند که از انسجام کافی برخوردارند و در طول زمان ثابت می مانند و به احتمال زیاد افکارشان را به گونه ای عقلانی و معنادار، به مشارکت سیاسی خود ارتباط می دهند. از نظر آنها، هرچه شهروندان بیشتر مطلع باشند، به احتمال زیاد سایر لوازم و شرایط شهروندی مطلوب، نظیر مدارای سیاسی را از خود نشان می دهند (دیلی- کارپینی و کیتر، 1996).

  • فهرست و منابع پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    -

    -

    -Leeson, T., Peter, “Media Freedom, Political Knowledge and Participation”, Journal of Economic Perspectives, Vol. 22, No. 2, 2008, pp. 16-155.

    -Fournet, M., “Stereotype Threat and the Gender Gap in Political Knowledge”, PaperPresented at the 2005 Rice Undergraduate Conference,(Houston: Texas, January 14-16, 2005).

    -Gronlund, K., “Political knowledge and the Internet”, Paper Prepared for Presentation atthe XIV Tri-annual Conference of the Nordic Political Association (NOPA0, Reykjavik 11-13

    -Claassen, L. R., and Highton, B., “Policy Polarization among Party Elites and theSignificance of Political Awareness in the Mass Public”, Political Research Quarterly, Sep 2009Vol. 62, Iss. 3; pp. 14 & 538.

    -Lipset,S.M (1973), Political Man, New York, FreePress.

    -Parry,G. and Moyser,G. (1990), A map of PoliticalParticipation in Britain, Government and Oppositionvol. pp147- 69.

    -Parsons, T. (1951) The Social System, Free Press.

    -Alwin, D. F., and Scott, J. (1996). Attitude change: Its measurement and interpretation using longitudinal survey. In Taylor, B., and Thomason, K. (eds) understanding change in social attitudes. Aldershot: Dartmouth

    -Butler, D., and Stokes, D. (1969). Political change in Britain. London: Macmillan

    -Delli- Caprini, M. X., & Keeter, S. (1996). What American know about political & why it matters. New Haven: Yale University Press

    -Hirsch, E. D. (1987). Cultural literacy: what every Amirican need to know. Boston: Houghton

    -Jowell, R., and Park, A. (1998). Young people, politics and citizenship: A disengaged generation? London: The Citizenship foundation

    -Kimberlee, R. (1998). Politically apathetic: youth: A new generation?. Renewal. 6(2): 87-90

    -Lutkus, A. D., Weiss, A. R., Campbell, J. R., Mazzeo, J., & Lazer, S. (1998). NAEP 1999: Civics reportcard for the nation, NCES 20001157. Washington, DC: National Center Education State

    -March, J. G., & Olson. J. P. (2000). Democracy and schooling: An Instructional perspective. In: McDonnell et al (eds): Rediscovering the democratic purposes of education. Lawrence: University of Kansas press

    -Niemi, R., & Junn, J. (1998). Civic education: what make students learn. New Haven: Yale University Press

    -Richardson, A. (1990). Talking about commitment. The views of young people on citizenship and volunteering. London: Social and Community Planning Research

     

    .

پروپوزال در مورد پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل, گزارش سمینار در مورد پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل, تز دکترا در مورد پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل, رساله در مورد پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل, پایان نامه در مورد پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل, تحقیق در مورد پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل, مقاله در مورد پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل, پروژه دانشجویی در مورد پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل, تحقیق دانشجویی در مورد پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل, مقاله دانشجویی در مورد پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل, پروژه دانشجویی درباره پایان نامه بررسی میزان آگاهی سیاسی زنان اردبیل
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت