پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام )

تعداد صفحات: 146 فرمت فایل: word کد فایل: 4472
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: فلسفه و اخلاق
قیمت قدیم:۳۳,۶۰۰ تومان
قیمت: ۲۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام )

    تحقیق پایانی سطح 2 (کارشناسی)

    چکیده؛

    خداوند منان  هدف از خلقت انسان را عبادت خویش بیان می دارد و آن را رحمت معرفی نموده و طریقی در بر گزیدن بهترین ها، که این مهم جز با معرفت خداوند و جز از طریق برگزیدگان حق و معرفت آنان به دست نیاید. لذا در سیر تحقق این مهم، تحقیق پایانی حاضر انجام گردیده که بیان سیره هدایتی امام سجاد در دوران امامت حضرت و نحوه نشر معارف اسلام بدست اوست که بصورتی ویژه در قالب مناجات و نیایش و عبادات ارائه گردیده و بر سه محور استوار است.

    محور اول؛ اعتقادات است که در باب حضرت حق، شناخت خداوند و توصیف اوست و در دنباله بحث خالقیت خداوند بیان می‎شود و چون الله خالق است، چگونگی زیست او را مقدّر می‎کند لذا در ادامه مبحث، ربوبیّت مطرح می گردد و در نتیجه پرستش و عبادت هم خاص ذات اوست و باید به خداوند امید داشته باشیم  و از رحمت خداوند ناامید نباشیم. خدای متعال، پیامبران را برای انجام رسالت خود برگزید و بدنبال نبوت امامت که در اسلام امری ضروری بوده و حیات جامعه اسلامی بدون آن غیر ممکن است مطرح می‎شود مبحث بعدی مرگ و بازگشت انسان به سوی خدا یعنی معاد است که مطرح می‎شود و اینکه درسیر جزای رب العالمین در قیامت، مساله شفاعت از جمله مسائل مهم در حسابرسی اعمال بندگان است.

    محور دوم؛ اخلاق است؛ انسان باید نسبت به نفس خودش محاسبه و مراقبه  داشته باشد و حسنات را انجام و از سیئات دوری نماید. ذکر خداوند بر دهان بشر جاری باشد و شکر نعمتهای او را داشته باشد و اینکه تقوی و پارسائی در دنیا و یقین در عقیدت داشته و زهد بر اساس تقوی و صبر در برابر مصائب و رضا و تسلیم در برابر پروردگار و توکل به خداوند درکارها را پیشه خود سازد و حسن ظن به خداوند متعال داشته و اظهار فقرو حاجت پیش دیگران نکند در زندگی قناعت به آنچه خدا قسمت او کرده و کفاف در رزق داشته و در رفتار با مردم حسن سلوک داشته باشد و نیز در برابر مردمی که به او بد کرده اند عفو و اغماض داشته و دنیا را بازار آخرت بداند و از محرمات بپرهیزد و باز اینکه طمع نسبت به مال مردم نداشته و از یاد خداوند غفلت نداشته باشد در کارها نیت را خالص نموده و از ریا و بخل و حسد و خشم و غضب دوری کند  و اگر این رذایل از ا وسر زد، با توبه بدرگاه پروردگار خویش لباس مذلت و خواری را از خود دور سازد.

    محور سوم، احکام است، انسان با نماز، در مقابل خدای گرانقدر می ایستد و با روزه پوششی بر اعضای خود می زند و با دادن زکات مالش را خالص و آراسته می کند و با رفتن به حج مورد مغفرت خدا قرار می‎گیرد و با جهاد در  راه خدا بهشت را بر خود واجب می کند و با امر به معروف و نهی از منکر، سنتهای سنیّه را زنده می دارد و از بدعتهای ناصواب دوری می گزیند و از خداوند جهت اداء قرض و دین کمک می خواهد و از حدود و قوانین حاکم بر جامعه تعدی نمی کند.

    مقدمه

     «یا غایَه امالِ الْمُحِّبینَ، اَسْئَلُکَ حُبَّکَ وَ حُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلَّ عَمَلِ یُوصِلُنی اِلی قُرْبِکَ وَ اَنْ تَجْعَلَکَ اَحَبَّ اِلَیَّ سواکَ.

     ای انتهای آرزوی دوستان از تو خواستارم، محبت خودت و محبت آنکه ترا دوست می دارد و دوست داشتن هر عملی را که مرا به قربت رساند و اینکه قرار دهد تورا محبوبتر بمن از آنچه غیرتوست.»[1]

      «او فرزند حسین بن علی(ع) سومین امام شیعیان جهان، مادرش شهربانویه و مشهورترین لقبش زین العابدین و سجّاد است. امام سجّاد (ع) در سال سی و هشت قمری دیده به جهان گشود و دوران کودکی خود را در شهر مدینه سپری کرد. حدود دوسال از خلافت جدش امیر مومنان (ع) را درک نمود و پس از آن مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عموی خویش امام مجتبی (ع) بود. و پس از شهادت امام مجتبی (ع) در سال پنجاه هجری به مدت ده سال در دوران امامت پدرش حسین بن علی (ع) که در اوج قدرت معاویه در ستیز و مبارز با او بود در کنار حضرت قرار داشت. در محرم سال شصت و یک هجری درجریان قیام و شهادت پدر(ع) درسرزمین کربلا حضور یافت. پس از فاجعه کربلا بود که حضرت عهده دار رهبری و هدایت امت گردید و در آغاز این راه که همراه دیگر اسیران اردوگاه حسینی به اسیری به کوفه و شام برده شد، سرپرست و تکیه گاه اسیران در کوران مصائب و گرفتاریها بود و با سخنرانیهای آتشین خود ضمن رسوائی یزید  و حکومت وی به معرفی خود و طریق هدایت پرداخت.»[2]

     اما در دوران امامت خویش بدلیل وجود خلفای ظالم و ستمگر، فرصت و مجالی چون صادقین برای تبلیغ راه هدایت نیافت، لذا سیره هدایتی این امام بزرگوار بیشتر از طریق دعاها و مناجاتها و سخنان ایشان به جهان بشریت ارائه شده است. امام شاهد بود که تمام ارزشهای اخلاقی و دینی از ناحیه حکومت اموی در حال نابود شدن است. این بود که به اصلاح جامعه و تهذیب اخلاق اجتماعی  آن پرداخت و نفوس بیمار مردمی را که به پیروی از امرای خود تسلیم شهوات و هواهای نفسانی شده بودند با فضائل اخلاقی و کرامات برجسته خود معالجه نمود.

     از آثار اخلاقی و تربیتی این امام بزرگوار کتاب با ارزش صحیفه سجّادیه یا زبور آل محمد (ص) یا انجیل آل محمد (ص) می‎باشد که پس از قرآن کریم و نهج البلاغه در درجه دوم اهمیت است و نیز رساله حقوقیه که تمام حقوق واجبه یک انسان را در تمام مراحل زندگی بیان می کند و همچنین دعای ابوحمزه ثمالی و مناجات خمس عشر و نیز سخنان گرانقدر این امام بزرگوار و بدین وسیله بود که امام توانستند مردمی که سرگشته و پریشان در بیابانهای خطرناک مادیت و جهنم سوزان جنگلها و عطش جان و دلها به سر می بردند و سخت به استنشاق حیات بخش فضای هدایت عترت پاک پیامبر (ص) نیازمند بودند را بهره مند سازند.

     این تحقیق پایانی، بررسی اجمالی است در سیره هدایتی امام سجّاد (ع) در معارف اسلامی در سه محور اعتقادات، اخلاق و احکام که هر یک ازاین بخشها نیز دارای فصلهایی می‎باشد. بخش اعتقادی شامل فصل توحید و مباحث الوهیت خالقیت، ربوبیت، عبادت، امید و ناامیدی و دعا و فصل دوم شامل مبحث نبوت، فصل سوم، مبحث امامت، فصل چهارم، مباحث جزای رب العالمین و شفاعت هست. بخش دوم، اخلاق است، مقدمه در زمینه محاسبه و مراقبت نفس سخن می گوید و فصل اول حسنات را بررسی می کند و شامل مباحث ذکر، شکر، تقوی، پارسائی، یقین، زهد، صبر، رضا و تسلیم، توکل، حسن ظن به خداوند متعال، فقر وغنی، قناعت و کفاف در رزق، حسن سلوک و خوش رفتاری با مردم و عفو و اغماض می‎باشد و در فصل دوم سیئات شامل، دنیا، پرهیز از محرمات، طمع، غفلت، نیت، ریا، بخل، حسد و خشم و غضب در آخر توبه مورد بررسی قرار می‎گیرد. و بخش احکام نیز شامل مباحث نماز، روزه، زکات، دین.، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و در انتها رعایت حدود الهی که تاکیدی بر این بخش می‎باشد مورد بررسی قرار گرفته است.

     با مطالعه سیره هدایتی امام سجّاد (ع) در می یابیم که این امام بزرگوار در این قالب جدید با توجه شرایط زمان به زیباترین شیوه، هدایت را برای مردم ارائه نمودند و هر چند این قالب با سیره هدایتی امامان عظیم الشان دیگر متفاوت می‎باشد لکن حلقه ای است در کنار سایر حلقه های پیوسته که کشتی طوفان زده بشریت را به ساحل نجات رهنمون می سازد.

    فصل توحید

     

    1- الوهیت

      «ای پروردگار من خویش را به بی نیازی ستودی و کائنات را در پیشگاه الوهیت خویش مسکین و محتاج شمردی.»[3]

     «ای پروردگار من؛ ملکه قدرت و وحدت و حدانیت ترا باشد و حول و قوت تنها از جانب الوهیت تو به ما رسد و آن تو باشی که علو و رفعت داری و به بندگان خویش رفعت و اعتلا بخشی.»[4]

    از بارزترین خصلتها و خصوصیات امام سجّاد (ع) در بخش اعتقادات و بیان الوهیت، توجه به خدا و گسستن از خلق می‎باشد و این ویژگی در مناجاتها و دعاها و عبادات و سخنان آن حضرت که بیانگر نهایت ارتباط ایشان با خداوند آفریدگار و هستی بخش می‎باشد تجسم یافته است.

    و اما در باب الوهیت حضرت حق، اولین گام شناخت خداوند و توصیف اوست. لذا امام چنین می فرمایند: «اما حق خدایت که بزرگتر از حد توصیف است این است که او را بندگی کرده، کسی یا چیزی را شریک وی نسازی، هر گاه این حق خداوند را لباس عمل پوشانده و به زیور اخلاص آراستی، خداوند بزرگ بر خود واجب می کند که امر دنیا و آخرتت را کفایت کند.»[5]

      و نیز امام پاسخگوی سئوالاتی در این زمینه است آنجا که در باب معنی «صمد» در سوره «توحید» وقتی از امام سجّاد (ع) سوال می نمایند، حضرت پاسخ فرمایند: «صمد کسی است که شریک ندارد. برای نگهداری چیزی خسته و رنجور نمی گردد، چیزی بر او پنهان و پوشیده نیست

     

      درون و داخلی ندارد در نهایت عظمت و آقائی است، نمی خورد و نمی آشامد. به خواب و استراحت نمی رود. زوال و فنا نداشته است و نخواهد داشت.»[6]

    در ویژگیهای خداوند می بینیم امام با سخنان و دعاهای خودشان و یا در پاسخ به سوالاتی که از محضر ایشان شده، حق مطلب را ادا نموده اند:

                   «ثابت بن دنیار» می گوید: از امام زین العابدین (ع) پرسیدم: آیا برای خدای متعال می‎توان مکانی تصور نمود؟

    امام فرمود: خداوند از اینگونه توصیفها منزه است و برای او مکانی نمی توان در نظر گرفت.

    گفتم: پس برای چه نبّی خود «محمد (ص)» را به آسمان و معراج برد؟ فرمود: برای اینکه آثار جلال و قدرت و عجائب و اسرار خلقت خویش را بدو نشان دهد. گفتم: منظور از «آنگاه نزدیک آمد و بر او نازل شد که به قدر دو کمان یا کمتر از آن نزدیک بود» چیست؟

    فرمود: پیغمبر اکرم (ص) به مرزها و پرده های نور نزدیک گردید و عظمت و جلال آسمانها را مشاهده نمود و باز نزدیک تر شد و از پس آن پرده های نور به ملکوت و عظمت زمین نظر کرد تا اینکه پنداشت به زمین نزدیک شده و به اندازه دو کمان و یا کمتر به زمین فاصله داشت.»[7]

    «یک روز امام زین العابدین (ع) به مسجد مدینه وارد شد، گروهی را مشاهده کرد، که مشغول بحث و مناظره بودند، حضرت فرمود: در چه موضوعی بحث و گفتگو می کنید؟

     پاسخ دادند: موضوع بحث ما «توحید» است.

    حضرت فرمود: از اینگونه مباحث خودداری کنید؟

    کسی گفت: آخر خدا را از اینکه آسمانها و زمین را خلق فرموده، و در هر مکانی نیز هست، باید شناخت؟

    امام فرمود: برای معرفی خدای عالم بگوئید: خدا نوری است که در او ظلمت تاریکی راه ندارد، زنده ایست که دستخوش مرگ و نابودی قرار نمی گیرد بی نیازی است که کسی در او نفوذ و دخالت ندارد.

     

     سپس اضافه فرمود: خدا کسی است که چیزی مانند او وجود ندارد، سمیع و بصیر است، صفات او هم شباهت به صفات دیگر موجودات ندارد، آری، آفریدگار جهان هستی چنین است.»[8]

    «توئی خداوندی که پیش از همه چیز و همه کس عرش جلال اریکه الوهیت تو بود.»[9]

    آن ستایش بدرگاه خداوند آوریم که شایان قبول باشد و رضایت ذات الوهیت را برای ما تأمین کند.»[10]

    «پروردگار من؛ به من کمک کن تا ترا بشناسم و به پیشگاه الوهیت تو گردن طاعت و عبادت فرو بشکنم. و بر قسمت خویش که با رضای تو مقرون است قناعت کنم، همواره شیوه من شکر تو و عادت من ذکر تو باشد و با اطمینان و اعتماد سرنوشت خود را دریابم و آنچه تو بخواهی بخواهم.»[11]

    «پروردگار من؛ این منم که جاهلانه عصیان تو را روا داشته ام و نباید از فرمان تو سر می پیچیدم و گرنه الوهیت تو شایسته عبادت و اطاعت من بود.»[12]

    «ای پروردگار من! که سلطنت و محمدت برازنده الوهیت توست، از تو می خواهم به روان مقدس محمد (ص) که بنده تو و پیامبر تو و حبیب تو و برگزیده از کائنات است و به روان فرزندان پارسا و پاکدامن و نیکوکار رحمت فرستی، رحمتی که جز تو هیچکس به شماره اش توانا نباشد و ما را هم  از بندگان صالح خویش شماری و از آنچه آنان خواسته اند به ما نیز بهره ای عطا فرمائی.»[13]

    «پروردگارا! چنان کن که در مقام عبودیت خویش از الوهیت تو بیمناک باشم  آنچنانکه دوستان مخلص تو در مقام عبودیت خود بیمناکند.»[14]

    «پروردگار من! نیکو میدانم که اگر از گناهان من درگذری اهلیت گذشت و مغفرت داری و اگر برقبایح اعمال من پرده اغماض فرو افکنی سنت الوهیت تو چنین اقتضا کند.»[15]

     «ای خداوند بزرگ و مهربان! اگر کائنات سراسر سر به کفر  و الحاد گذارند و به تو پشت کنند باکی نیست، به سلطنت تو آسیبی نرسد و الوهیت ترا زیانی نیاورد، از تو روی برگردانند و پیامبران ترا  دروغگو شمارند ولی به هر سوی که روی آورند جز تو نیابند و جز نهیب قدرت و عظمت تو نشنوند.»[16]

     

    2) خالقیت

    با تحقیق و بررسی در آیات قرآن مجید درمی یابیم که صفت بارز اله، خالقیت است لذا برای بیان این موضوع از زبان امام سجّاد (ع) وارد بحث خالقیت از دیدگاه حضرت می شویم:

    «جهان را به قدرت بیمانندش  بیافرید و مشیت عظمایش بنای خلقت فرو گذاشت، ابتداع کرد، اختراع کرد، و در این ابتداع و اختراع به شرکت و مشورت کس نیازمند نبود.»[17]

    «ستایش به درگاهی می آورم که گرداننده شبها و روزها و پدید آورنده تاریکی ها و روشنائیهاست دست توانای او شب و روز را بوجود آورد، این دو آیت عظما را بدنبال هم برانگیخت ولی در عین حال با دقت و لطف صنعت لطیفه ای به کار برد که نور با ظلمت  نیامیزد و شب به روز نیافتد.»[18] «پروردگارا! عالم وجود مولود اراده توست و مشیت علیای توست که آسمان و زمین و دریا و دشت و آدمی و پری و دد و دیو و پری پدیدار کرده است»[19]

    «پروردگارا! ماآفریده تو باشیم و با جان و دل فرمان تو بریم.»[20]

    و چنانکه بیان شد، «صفت بارز الله، خالقیت می باشد، خالقیت در کل هستی، بنابراین همه افعال آفرینش از اله و خدای جهان است، باران می فرستد، گیاه را می رویاند، می میراند، شفا می‎دهد و مالک هر شیء او است و چون چنین است، مؤثری در عالم هستی جز او که به الله موسوم باشد نیست تا بتواند نیازمندیهای ما را  برآورد، پس می بایست الله را پرستش کنیم و از او حاجت بطلبیم.»[21]

     

    و در سخنی دیگر امام زین العابدین می فرمایند: «خدای حکیم، زمین پهناور را ملایم با طبع و خواسته های شما و موافق با اوضاع جسم و جان شما آفریده است. در زمین طوفانهای شدید و سهمگین نمی وزد که انسان را از کار و فعالیت و رفت و آمد باز دارد و زمین آنقدر صلابت و سختی ندارد که مانع خانه سازی  و سکنی انسان گردد و نیز حفر قبرهای مردگان در آن میسر نگردد بلکه خدای حکیم و متعال زمین را آنچنان متانت و نرمی بخشید که مهد

     

     

     

     منافع و بهره برداری های زندگی قرار گیرد و بدنها و ساختمانها بر پشت آن بدون لرزش و خرابی استوارگردد و منابع و مزایای گسترده و فراوانی را که زندگی بشر مرهون آن است بوجود آورد. آسمان را نیز مانند سقف و نگهبانی بر سر شما افراشته و خورشید  و ماه در آن به حرکت و چرخش خود ادامه می دهند و ستارگان منفعت بخش نیز در اعماق آن به هم چشمک می زنند و ضیاء و زیبائی بدان می بخشد. از سوی آسمان باران سرازیر می گردد و برقله های کوهها و دامن تل و تپه ها و در کام دره ها و دشتها فرو می ریزد باران رحمت به حکمت و قدرت پروردگار عالم ، ملایم و پی در پی و آرام می بارد، اما شدت و سرعت ندارد که زمین و درختان و زراعتها و میوه ها را فاسد نماید،‌ بلکه به واسطه ی باران از شکم زمین خوراک و روزی انسان و بسیاری از موجودات جهان آفرینش تأمین و تشکیل می گردد.»[22]

                   «خدایا به کجا رود بنده جز به درگاه مولایش و به سوی کی پناه برد مخلوق جز به سوی خالقش.»[23]!!؟ و چنین است که امام تعجب خود را از عدم معرفت بندگان در این زمینه چنین بیان می‎فرمایند:

    «شگفت زیاد دارم از کسیکه درباره ی وجود خدا شک می‎کند در صورتیکه نظام حیرت آور جهان خلقت را مشاهده می‎کند. !!!.

    لذا امام با سخنان خود، خالقیت خداوند را چنین بیان می دارند:

    تعجب از کسی است که منکر زنده شدن قیامت می‎شود با وجود اینکه نحوه پیدایش و زنده شدن افراد را در آغاز زندگی می بیند.»[24] !!!

     

    «با دقت درسیره انبیاء الهی و به شهادت قرآن کریم متوجه می شویم که اغلب پیامبران هم نزاعی برسر خالقیت باری تعالی با اقوامشان نداشته اند، در سوره لقمان آمده است ، اگر از ایشان پرسش کنی، که آسمان ها و زمین را چه کسی آفریده است حتما خواهند گفت: الله و از آنجا که قرآن کریم هر گونه آفرینشی را مخصوص الله می داند از باریدن باران تا روئیدن نبات و شفای بیماران، پیروزی بر دشمن، توانگری و نجات از فقر همه اینها و هر قدرت دیگر

     

     

     

                   و هر فعل دیگری در کون و مکان را فقط و فقط از اله می داند با این دلیل، الله یعنی اله حقیقی جهان در قدرت و فعل هیچ شریکی ندارد او یگانه و بی مانند است.

                          «لَمْ یَلِدْ وَ لَم یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحدٌ»

                       «نزاده و زائیده نشده و نیست ا و را همتای احدی»

       و او الله است، تنها اله، فقط و فقط الله است و بس و احدی در خالقیت با او شریک نیست.»[25]

    امام در سخنانشان خالقیت را مخصوص خدا دانسته و بیان می دارند که امیدمان هم باید به خداوند باشد:

    «خدای من، چگونه به غیر تو امیدوار باشم و در حالیکه آفرینش خلق و فرمان و حکم مخصوص تو است.»[26]!!!

    لذا امام بیان می فرمایند که بنده باید به سوی خالقش برود:

     «خدایا، به‎کجا رود بنده جز به درگاه مولایش و به سوی کی پناه برد مخلوق جز به سوی خالقش.»[27] !

    3) ربوبیّت

     در گام بعدی امام سجّاد (ع) در بیان توحید و ربوبیت خداوند در قالب دعا و مناجات به آفرینش جهان و آسمان و شب  و روز و رعد و برق و انسان و هدایت آنها می پردازد:

     «ای  آفریدگار بزرگ! به درگاه تو ستایش و نیایش آورم که آسمان و زمین را ایجاد کرده ای و با جلال، و اکرام بر خداوندان، خداوندی دادی و هر چه آفریده شده و آفریده تو باشد و ملک وجود از تو پیدا شده و به تو باز گردد.»[28]

    «توئی پروردگار یکتا که جهان پدید آورده ای و کائنات را با صنف ها و سنخ های گوناگون پرورش داده ای.»[29]

    «پروردگارا ! در میان آیات بینات تو، رعد و برق هم دو آیت بینه باشند که به فرمان تو پدید آیند و به فرمان تو محو شوند، دو ایت آسمانی آفریده تو اند و در برابر عظمت و جلال تو صمیمانه اطاعت کنند.»[30]

    «پروردگارا ! ما آفریده تو باشیم و با جان و دل فرمان تو بریم.»[31]

    «پروردگار متعال بزرگ است که ترا بدین زیبایی آفرید و این چنین ترتیب و نظام در سیر و گردش تو قرار داد.»[32]

    «ترا پروردگار متعال همچون کلیدی آفرید که دوره نوینی را می گشایی و حادثه نوینی بدنبال داری و من از درگاه خداوند عظیم که خدای من و تو آفریدگار کائنات است، از درگاه خدائی که من و تو را آفریده  وسرنوشت من و ترا تنظیم فرموده و صورت من  وترا بر لوح وجود نقش بسته مسئلت دارم.»[33]

    «از درگاه پروردگار که آفریننده ماست مسئلت کنم طاعت ترا طلیعه عصمت ما قرار دهد عصمتی که هرگز با دست معصیت بهم نشکند و رنگ شقاوت بر جان ما ننشاند.»[34]

     

       «پروردگارا! اراده تو آفریننده و مشیت تو تغییر ناپذیر و کلمات تو ثابت است.»[35]

    «پروردگارا! آفریده تو و محکوم تو و مخلوق تو هرگز نتواند از حیطه حکومت تو بگریزد، زیرا جانش در قبضه قدرت  تو و نانش در خزانه سرشار توست» [36]

     «رب به معنای تربیت کردن می آید، تربیت کردن عبارتست از پرورش ورشد دادن یک چیز از حالتی به حالتی تا به حد تمامیت و کمال برسد. آن کس که چیزی یا حیوانی و انسانی را از اولین مرحله وجود تا حد کمال و تمام پرورش و رشد می‎دهد  آن چیز یا حیوان یا انسان را تربیت کرده است. تاریخ شرایع آسمانی نشان می‎دهد که معمولا زورمندانی که در برابر پیامبران قرار می گرفتند با ایشان بر سر ربوبیت خداوند به جنگ بر می خاستندنه بر سر خالقیت، زیرا اغلب یا همه آنها قبول داشتند که خالق همه موجودات الله است اگر چه ممکن بود آنها لفظ الله را به کار نبرند و مثلا «یهوه» بگویند چنانکه اصطلاح یهودیان می‎باشد. آنها قبول داشتند که خالق کل موجودات عالم، خداوند است ولی در مساله «رب» اختلاف داشتند، مردان خدا می گویند: جز خداوند متعال هیچ کس نمی تواند برای بشر نظام زندگی تعیین کند و رب انسان تنها اوست زیرا تنها او رب همه جهانیان می‎باشد. رب، پرورش دهنده ای است که به موجود مورد تربیت خویش نشو و نما می‎دهد تا آنجا که موجود به حد کمال و تمام برسد. تأمین نیازهای موجود مورد تربیت، مثلا تدوین قانونهای لازم جهت زندگی او از شئون ربوبیت است. درگیری مهم پیامبران با اقوامشان و  بخصوص با طاغوتهای عصرخویش برسر این بوده که ربوبیت از آن کیست و به شهادت قرآن کریم، اغلب پیامبران نزاعی بر سر خالقیت باری تعالی با اقوامشان نداشته اند.

    پیامبران با اقامه دین، در این نبرد پیروز می‎شوند. رب متعهد است که برای زیست موجودات مورد تربیتش قانونگذاری کند. الله خلق می کند و چون رب مخلوق خویش می‎باشد، چگونگی زیست او را مقدّر می کند و به او قانون زندگی می‎دهد و نظام زیستش را تعیین می کند و او را به وسائل رسیدن به کمال خود مجهز می سازد و بدین راه راهنمایی می‎کند.

     

    پیامبران نیز بر سر همین خصیصه اساسی و اصلی (ربوبیت) می ایستادند و می گفتند: ای بشر! رب تو و پروردگار تو، همان رب اسمان ها و زمین است او برای همه موجودات قانون وضع کرده او به آسمان و زمین و موجودات آسمانی نظام بخشیده است و همو برای شما قانون گذاشته و راه و رسم زندگی را معین نموده است.

      هدایت از شئوون اصلی ربوبیّت است، خداوند متعال چون ربّ جهان و موجودات آن است، هدایت همه آنها را بدست دارد. هدایت ازابتدای پیدایش و تکوین موجود تا پایان حیات ادامه دارد، رب جهان بر اساس صفت ربوبیت بعد از خلقت موجود و اعطای وسائل تحصیل کمال برای او، او را به کمال راهنمایی می‎کند و راه و رسم زندگی موجودات یعنی راه و رسم رسیدن آنها، هر یک در خور مرحله وجودی او تعیین می گردد.»[37]

    حال که در وادی الوهّیت به ربوبیّت حضرت حق معرفت یافتیم، متوجّه می شویم که پرستش و عبادت هم خاصّ ذات اوست و شریکی در عبادت برای او نباید گرفت. از این رو اله، معبودی است که برایش عبادت می نمائیم  و رضای او را هدف اعمال خود قرار می‎دهیم یک چنین موجودی می‎شود «اله» و «معبود» و فرمانبر او و پرستش کننده و خواهان رضای او می‎شود «عبد».[38]

      از امام سجّاد (ع) در این زمینه می فرمایند:

    «آن ستایش که ما را به اطاعت تو هدایت فرماید و بر طومار جرائم ما قلم بخشش فرا کشد، آن ستایش که رضای ترا تأمین کند و دریجه مغفرت و رحمت به روی ما بگشاید، ستایشی که سرنوشت ما را به سوی بهشت بکشاند و جهان سرگشته ما را به جوار رحمت تو راه بنماید و ستایشی که ما را از غضب و انتقام تو به پناه گیرد و در وحشتکده ها مایه امان و ایمنی ما باشد و ستایشی که در ادای تکالیف بندگی کمک و پشتیبان ما گردد و از معاصی و مناهی بدورمان دارد.

     

     بنابراین ربوبیّت اقدس او را سپاس و ستایش باد که به ما درس معرفت و کلمه شکر آموخت. به روی ما درهای بینش و دانش بگشادو  ما را به سوی معنی توحید وحقیقت اخلاص هدایت فرمود و نعمت دانش و بینش را از برکت اخلاص و توحید به ما ارزانی داشت. او را سپاس و ستایش سزاوار است که از شقاوت الحاد و تردید در

     

     

     پناهش ایمن مانده ایم و به دولت یکتا پرستی و حق بینی راه یافته ایم. آنچنان سپاس و ستایش گوئیم که عمر ما در ادای سپاس و ستایش وی به سر رسد و رضایت و عنایت او هر چه بیشتر و بیشتر بهره ما گردد.

     

  • فهرست و منابع پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام )

    فهرست:

    مقدمه................................................................................................................................................................................ 1

    بخش اول؛ اعتقادات

    فصل اول؛ توحید......................................................................................................................................................... 3

    1-1-1. الوهیّت.............................................................................................................................................................. 3

    1-1-2. خالقیت............................................................................................................................................................. 7

    1-1-5. ربوبیّت.............................................................................................................................................................. 10

    1-1-4. عبادت............................................................................................................................................................... 14

    1-1-5. امید و ناامیدی............................................................................................................................................... 18

    1-1-6. دعا..................................................................................................................................................................... 21

    فصل دوم؛ نبوت........................................................................................................................................................... 26

    1-2-1. نبوت................................................................................................................................................................. 26

    فصل سوم؛ امامت........................................................................................................................................................ 29

    1-3-1. امامت................................................................................................................................................................ 29

    فصل چهارم؛ جزای رب العالمین............................................................................................................................ 36

    1-4- 1. جزای رب العالمین (معاد)......................................................................................................................... 36

    1-4-2. شفاعت............................................................................................................................................................. 41

    بخش دوم؛ اخلاق

    مقدمه؛ محاسبه و مراقبه نفس.................................................................................................................................. 43

    فصل اول؛ حسنات....................................................................................................................................................... 46

    2-1-1. ذکر .................................................................................................................................................................. 51

    2-1-2. شکر................................................................................................................................................................... 53

    2-1-3. تقوی................................................................................................................................................................. 56

    2-1-4. پارسائی............................................................................................................................................................. 59

    2-1-5. یقین.................................................................................................................................................................. 60

    2-1-6. زهد.................................................................................................................................................................... 62

    2-1-7. صبر................................................................................................................................................................... 64

    2-1-8. رضا و تسلیم................................................................................................................................................... 66

    2-1-9. توکل................................................................................................................................................................. 68

    2-1-10. حسن ظن به خداوند متعال................................................................................................................... 70

    2-1-11. فقر و غنی.................................................................................................................................................... 72

    2-1-12. قناعت و کفاف در زرق............................................................................................................................. 74

    2-1-13. حسن سلوک و خوش رفتاری با مردم................................................................................................. 76

    2-1-14. عفو و اغماض............................................................................................................................................... 83

    فصل دوم؛ سیئات........................................................................................................................................................ 86

    2-2-1. دنیا.................................................................................................................................................................... 86

    2-2-2. پرهیز از محرمات........................................................................................................................................... 90

    2-2-3. طمع.................................................................................................................................................................. 94

    2-2-4. غفلت................................................................................................................................................................. 96

    2-2-5. نیت................................................................................................................................................................... 98

    2-2-6. ریا....................................................................................................................................................................... 100

    2-2-7. بخل................................................................................................................................................................... 102

    2-2-8. حسد................................................................................................................................................................. 103

    2-2-9. خشم و غضب................................................................................................................................................. 105

    2-2-10. توبه................................................................................................................................................................. 107

    بخش سوم؛ احکام

    3-1. نماز......................................................................................................................................................................... 110

    3-2. روزه........................................................................................................................................................................ 113

    3-3. زکات...................................................................................................................................................................... 115

    3-4. دین (قرض).......................................................................................................................................................... 119

    3-5. حج......................................................................................................................................................................... 120

    3-6. جهاد....................................................................................................................................................................... 123

    3-7. امر به معروف و نهی از منکر........................................................................................................................... 125

    3-8. رعایت حدود الهی.............................................................................................................................................. 126

    نتیجه.................................................................................................................................... 128

    فهرست منابع و مآخذ ................................................................................................................................................ 129

    کتابنامه ........................................................................................................................................................................... 130

     

     

    منبع:

    قرآن کریم، انتشارات دلیل ما، پاییز 81

    اسرار، مصطفی، دانستنیهای صحیفه سجادیه، انتشارات محیا، سال 1375

    پیشوائی، علی، سیره پیشوایان، موسسه امام صادق، قم، سال 1377 ه.ش

    حرّانی، حسن، تحف العقول، کتابفروشی اسلامیه سال 1400 ه.ق

    حائری، جعفر، سخنان علی بن الحسین (ع) احمد صادق اردستانی، موسسه مطبوعاتی خزر

    سپهری، محمد، رساله الحقوق، دارالعلم قم، سال 1374

    شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام سجّاد (ع) محمد رضا عطائی، موسسه چاپ و انتشار آستان قدس رضوی ، 1372، جلد اول

    بشرّ، عبدالله، اخلاق، محمدرضا جباریان، انتشارات هجرت،  چاپ سوم، سال 1378

    صدوق،‌محمد، امالی، آیت الله کمره ای انتشارات کتابچی، پاییز 1370

    عسگری، مرتضی، نقش ائمه در احیاء دین، مجمع علمی اسلامی، چاپ فتاحی، سال 1371، جلد اول

    فاضل، جواد، صحیفه کامله سجادیه، سپهر تهران، سال 1359

    قمی، عباس، مفاتیح الجنان، دارالعلم قم، سال 1379

    قمی، عباس، منتهی الآمال، کتابفروشی اسلامیه، سال 1338 شمسی جلد دوم

     

پروپوزال در مورد پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام ), گزارش سمینار در مورد پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام ), تز دکترا در مورد پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام ), رساله در مورد پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام ), پایان نامه در مورد پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام ), تحقیق در مورد پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام ), مقاله در مورد پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام ), پروژه دانشجویی در مورد پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام ), تحقیق دانشجویی در مورد پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام ), مقاله دانشجویی در مورد پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام ), پروژه دانشجویی درباره پایان نامه سیره اخلاقی و سیاسی امام سجاد ( علیه السلام ) - سیره هدایتی امام سجاد ( علیه السلام )
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت