پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه

تعداد صفحات: 55 فرمت فایل: word کد فایل: 3216
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: فلسفه و اخلاق
قیمت قدیم:۱۶,۸۰۰ تومان
قیمت: ۱۴,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه

    چکیده :

    تعریف خرافات:

    در لغت‌نامه دهخدا معنی لغوی خرافات سخنان پریشان و نامربوط است. این کلمه جمع خرافه به معنی چیده شدن میوه و نام مردی پریزاد از قبیله عذره است که مردم سخنان او را باور نداشتند و معتقد بودند دائماً هذیان می‌گوید.

    خرافات در طول تاریخ بخش عمده‌ای از تمام فرهنگهای قدیم و جدید بوده و به خاطر چنین آمیختگی دیرینه‌ای هنوز هم بسیاری از مردم به عقاید خاص خرافاتی اعتقاد دارند و از آن پیروی می‌کنند.

     

    پیشینه خرافات به صد سال پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد به طوری که گاهی این باورها گریبانگیر بسیاری از دانشمندان و فلاسفه بزرگ نیز شده مثلاً فیثاغورس فیلسوف و ریاضیدان یونانی که در حدود 530 سال پیش از میلاد مسیح می‌زیسته معتقد بوده:            

    نباید آتش را با چاقو زیر و رو کرد.         

    نباید از روی ترازویی که در حال وزن کردن است عبور کرد.                      

    رختخواب باید هر روز صبح جمع شود.   

    دستها را نباید با اشتیاق برای کسی تکان داد.        

    نباید اجازه داد آب روی ناخن بماند!    

    روانشناسان می‌گویند هر چه افراد افکار خرافاتی بیشتری داشته باشند میزان اضطراب، خود‌کم‌بینی و روان‌پریشی‌شان نیز بیشتر است. زیرا وقتی انسان در برابر حادثه‌ای ناگوار قرار می‌گیرد و از علل وقوع آن سردرنمی‌آورد یا از درک آن عاجز است، سعی می‌کند از طریق ابزاری بی‌ربط و سهل‌الوصول و یا از طریق افکاری قابل پذیرش خود را آرام سازد. با توجه به آنچه گفته شد چون در گذشته علم پیشرفت چندانی نداشت و بسیاری از چراهای انسان بدون جواب می‌ماند خرافات نقش پررنگ‌تری در زندگی بشر ایفا می‌کرد.

    بیان مسئله :

    هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان  دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه  است.

     

     

    بدین منظور 62 نفر از دانشجویان متأهل دانشگاه ایذه  این دانشگاه به تفکیک جنسیت به روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و آزمونهای خرافته پرستی و خرافه دوستی  و همچنین مقیاس بازنگری شده خرافات  کولنیزورید (1990) RAAS بر روی آنها اجرا شد. پس از جمع‌آوری اطلاعات از روشهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی توافقی ، مجذور کا (x2) و آزمون t برای مقایسه میانگین‌های مستقل ) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان می‌دهد که : دانشجویان متأهل با خرافهه پرستی ایمن  ، رضایتمندی بالاتری برخوردارند و برعکس یعنی دانشجویانی که از سبک های این پژوهش ایمن اجتنابی و دوسوگرا برخورداربودند ، میزان خرافه پرستی دانشجویان و خانواده های دانشجویان  آنان نیز بطور معناداری کمتر از افراد ایمن بود.

     

    اهمیت و ضرورت تحقیق :

    تعییین مرز خرافات کار دشواری است .البته معنی آن با آن که بدرستی روشن است اما اگر از ما بخواهند معنی آن را تعریف کنیم متوجه می شویم که اطمینان خاطر ما توهم راحت طلبانه ای بیش نبوده است.اما خرافه: (( به طور کلی هرنوع عقیده نا معقول وبی اساس ))

    اما در معانی وسیع فقط حاکی از آن است که کسی آن را کار می برد مایل است به عقاید ونظریه بهخصوصی برچسب نادرست بزند.

    در مورد دیگر :((هرنوع عقیده یا عمل دینی نامعقول ))

    البته اینکه چه کسی تعیین میکند که عقیده معینی نا معقول است یا معقول ،خود جای سوال است.

    اما تعاریف دیگری است مانند:وحشت غیر منطی یا ترس از یک نا شناخته ،مرموز وخیالی یا((یک عقیده ،تردید ،یا عادت وامثال آن که ریشه در ترس وجهل دارد ))

    واین رسیدن به یک اصل که همان اشاره به یک عنصر هیجانی است.

    خرافه خواه جنبه علنی داشته باشد وخواه نداشته باشد،در هر حال به شیوه عینی قابل بررسی است. خرافات جمع خرافه، حدیث باطل، سخن بیهوده، یاوه و اعتقادات بی‌اساس و افسانه‌ای است که در فرهنگ بشری، ریشه عمیق تاریخی دارد و همه ادیان آسمانی و بشری از آفت آن مصون نماده‌اند. گستره و تجلی اجتماعی‌خرافه، همواره زمینه‌های فرهنگی و مردم‌شناسانه داشته است. آنگاه که حاکمان و مدیران ادوار اجتماعی تاریخ برای آگاهی‌بخشی و ارتقای سطح اندیشگی مردم اهتمام قائل شده، دامنه خرافات محدود و زمینه‌های ظهور اجتماعی آن محدود شده است و هر وقت که تولید اندیشگی و اهتمام فرهنگی رو به قهقهرا و کاستی رفته است، زمینه‌های رسوخ اجتماعی آن فراهم و سوراخ‌های برون تابیدن خرافه‌ها بیشتر از پیش مهیا گردیده است. در جامعه ما فرهنگ از چیزهای «عجیب و غریب» است خرافات، به طور کلی، از جادو سرچشمه گرفته است. برای آشنایی با جادو و طبقه بندی آن از نظر علمی، بخشی از کتاب " شاخسار زرین " نوشته ی جیمز جرج فریزر را در این جا می آورم:[...جادو بر دواصل استوار است. اصل اول آن است که شبیه، از شبیه تقلید می کند. اصل دوم آن است که دو چیز که زمانی در تماس با یک دیگر بوده اند، حتی پس از این که، از نظر جسمانی، از یک دیگر دور شدند، همچنان می توانند بر یک دیگر اثر بگذارند. اصل اول را می توان به نام "اصل شباهت" و اصل دوم را می توان به نام "اصل تماس" و یا "اصل سرایت" نامگذاری کرد.

    اهداف :

    رابطه خرافات با سلامت روان دانشجیان ایذه در سال 89-88 را تحت بررسی و پژوهش قرار می دهیم .

    پیشینه تحقیق :

    بررسی پیشینه تحقیقات (مک کنین (3)، 1968، مانسفید (4) و باس، 1981، کاتل (5) و بوچر 1968، نشان می دهد که پیروان اصالت ذات، ارائه خرافات واهی را یک مغز متفکر ساپورت می کند ، ولی حتی متفکران پیشرو (ترمن ( 6)، 1925، کالکس (7 ) ، 1926 ، گالتن (8)، 1869) نیز بر این باور بودند که هر چند خرافات  نیز مانند هوش، بعد ارثی دارد، باز هم عوامل محیطی می توانند بر این توانایی اثر بگذارند .

    سندرز و سندرز (9)، در کتاب راه های بروز خرافات در جامعه  از طریق استعاره از طریق تاکید می کند که برای پرورش خرافات  باید کودکان و نوجوانان امکان تفکر داد و آنان را از انجام قبول واقعیت و خرافه پرستی آزاد قرار داد  تا حد امکان بر حذر داشت. در رابطه این موضوع  پژوهشهای (آلبیرخ (10)، 1978، محمدی (11)، 1370) نشان داده اند که افراد خرافه رست  به مراتب بیشتر از افراد غیر خلاق توانایی پرورش خرافات و گناه  را دارند .

     

    فروید با روش روانکاوانه، خرافات را به "سطح ناهوشیار" ذهن نسبت می دهد. از نظر وی عناصر تهدید زدایی در درون ذهن و در بخش ناخودآگاه وجود دارد که توسط مکانیسم فرافکنی، به جهان خارج نسبت داده می شود.        

    در مقابل فروید، گوستاو یونگ، اولین روانکاوی بود که فهمید، افکار و عقاید مذهبی و (حتی ) افسانه ای ، مظاهر بینشها و اندیشه های ژرف هستند . یونگ معتقد بود که خرافات، ویژگی اساسی روح آدمی است. از این رو قائل به تمایز افکندن بین باورهای درست و نادرست نبود . یونگ عمدتا به کارکرد خرافات در زندگی و روان آدمی توجه می کرد.

    مکتب روانکاوی فروید، فهم، تحلیل و علت یابی خرافات را به درون ذهن انسان ارجاع می دهد. این مکتب خرافات را از جنس واکنشهای روحی در برابر ناملایمات و ناشکیبایی روانی و در مقابل مشکلات و بن بستها می داند. اما خرافات در دستگاه تحلیلی پاولف و اسکینر- بنیانگذاران مکتب رفتارگرایی - به مثابه پاسخهای شرطی شناخته می شود. پاولف ( روان شناس روسی ) با وضع اصطلاح "شرطی شده" قصد داشت شرایط بروز، ظهور و تقویت رفتارها از جمله رفتارهای خرافی را توضیح دهد. وی با آزمایشهای مختلف سعی کرد پیوندی بین محرک شرطی و محرک غیر شرطی برقرار کند.

    شرطی شدن به معنای آن است که اگر یک متغیر و یا یک محرک، به نحو تصادفی و به دفعات متعدد در کنار واقعه، حادثه و یا رویدادی ظاهر شود، احتمال اینکه پیوندی بین متغیر و آن واقعه برقرار شود، زیاد است. در چارچوب این نظریه، خرافه در نتیجه تقویت تصادفی نوعی پاسخ عامل آغاز می شود و از این طریق نیز استوار می ماند. 

    مقدمه

    : جامعه ما از مشکل اعتقاد به خرافات رنج می برد واین مشکل بر خلاف تصور عمومی حداقل رو به زوال نیست .اکثر مردم ما در مقابله با یک بحران فکری معمولا بجای یافتن راه حل منطقی به روش های خرافی روی می آورند وآن را یک راه حل منطقی برای خود می دانند.

    به همین دلیل حداقل در جهت کمک به اصلاح عقاید یک وسیله برای اندازه گیری شدت خرافات مورد احتیاج است.

    هدف:

    ارزیابی پایابی وروایی نسخه فارسی پرسشنامه بررسی سلامت روان و اعتقاد به خرافات در میان دانش آموزان دختر دبیرستان معلم شهرستان ایذه در سال تحصیلی 87-88

     

    مقدمه واهمیت موضوع

    الف) خرافات چیست:

    تعییین مرز خرافات کار دشواری است .البته معنی آن با آن که بدرستی روشن است اما اگر از ما بخواهند معنی آن را تعریف کنیم متوجه می شویم که اطمینان خاطر ما توهم راحت طلبانه ای بیش نبوده است.اما خرافه: (( به طور کلی هرنوع عقیده نا معقول وبی اساس ))

    اما در معانی وسیع فقط حاکی از آن است که کسی آن را کار می برد مایل است به عقاید ونظریه بهخصوصی برچسب نادرست بزند.

    در مورد دیگر :((هرنوع عقیده یا عمل دینی نامعقول ))

    البته اینکه چه کسی تعیین میکند که عقیده معینی نا معقول است یا معقول ،خود جای سوال است.

    اما تعاریف دیگری است مانند:وحشت غیر منطی یا ترس از یک نا شناخته ،مرموز وخیالی یا((یک عقیده ،تردید ،یا عادت وامثال آن که ریشه در ترس وجهل دارد ))

    واین رسیدن به یک اصل که همان اشاره به یک عنصر هیجانی است.

     

    خرافه خواه جنبه علنی داشته باشد وخواه نداشته باشد،در هر حال به شیوه عینی قابل بررسی است. خرافات جمع خرافه، حدیث باطل، سخن بیهوده، یاوه و اعتقادات بی‌اساس و افسانه‌ای است که در فرهنگ بشری، ریشه عمیق تاریخی دارد و همه ادیان آسمانی و بشری از آفت آن مصون نماده‌اند. گستره و تجلی اجتماعی‌خرافه، همواره زمینه‌های فرهنگی و مردم‌شناسانه داشته است. آنگاه که حاکمان و مدیران ادوار اجتماعی تاریخ برای آگاهی‌بخشی و ارتقای سطح اندیشگی مردم اهتمام قائل شده، دامنه خرافات محدود و زمینه‌های ظهور اجتماعی آن محدود شده است و هر وقت که تولید اندیشگی و اهتمام فرهنگی رو به قهقهرا و کاستی رفته است، زمینه‌های رسوخ اجتماعی آن فراهم و سوراخ‌های برون تابیدن خرافه‌ها بیشتر از پیش مهیا گردیده است. در جامعه ما فرهنگ از چیزهای «عجیب و غریب» است خرافات، به طور کلی، از جادو سرچشمه گرفته است. برای آشنایی با جادو و طبقه بندی آن از نظر علمی، بخشی از کتاب " شاخسار زرین " نوشته ی جیمز جرج فریزر را در این جا می آورم:[...جادو بر دواصل استوار است. اصل اول آن است که شبیه، از شبیه تقلید می کند. اصل دوم آن است که دو چیز که زمانی در تماس با یک دیگر بوده اند، حتی پس از این که، از نظر جسمانی، از یک دیگر دور شدند، همچنان می توانند بر یک دیگر اثر بگذارند. اصل اول را می توان به نام "اصل شباهت" و اصل دوم را می توان به نام "اصل تماس" و یا "اصل سرایت" نامگذاری کرد. اولین اصل از این دو اصل، یعنی "اصل شباهت"، به این معنا ست که جادوگر می تواند هر اثری را صرفا با تقلید کردن از آن به بیاورد. اصل دوم و یا "اصل تماس"، به این معنا ست که هر بلایی که جادوگر بر سر چیزی که زمانی جزوی از بدن کسی بوده است بیاورد، همان بلا بر سر آن شخص خواهد آمد. آن گروه از جادو هایی که بر مبنای اصل اول و یعنی بر "اصل شباهت" استوار هستند به نام "جادوی تقلیدی" Imitative Magic خوانده می شوند. آن گروه از جادو هایی که بر مبنای اصل دوم و یعنی بر "اصل سرایت" استوار هستند به نام "جادوی سرایتی" Contagious Magic خوانده می شوند.... به اعتقاد جادوگران، اصل شباهت و اصل سرایت، نه تنها در مورد آدمیان، بلکه درمورد طبیعت بی جان نیز صدق می کند. به عبارت دیگر، جادوگران معتقدند که این دو اصل بر عالم و آدم و بر آفاق و انفس حکم می راند. جان کلام این است که جادو یک نظام قلابی و جعلی و ساختگی از قوانین طبیعی ای است که به عقیده ی آنان در طبیعت حکم می راند... از این نظر، جادو یک علم دروغین است. اگر جادو را به عنوان مجموعه ای از قوانین طبیعی در نظر بگیریم، یعنی به عنوان مجکوعه ای از قانون هایی که رابطه ی بین علت ها و معلول های طبیعی را بیان می دارد، در این صورت ما با مبحث "جادوی نظری" Theoretical Magic سرو کار داریم. اگر جادو را به عنوان مجموعه ای از دستور العمل هایی در نظر بگیریم که شخص باید انجام دهد، تا به نتیجه ی دلخواهش برسد، در این صورت ما با مبحث "جادوی عملی" Practical Magic سرو کار داریم. در عین حال، باید توجه داشته باشیم که جادوگران بدوی، تنها با "جادوی عملی" اشنا بودند و هرگز در مورد اصولی تجریدی که عملیات جادویی آن ها بر آن استوار بود، به تفکر و تحقیق نمی پرداختند. برای جادوگران بدوی، جادو منحصرا در "جادوی عملی" محدود می شد....           

     وجود ما، همان چیزی است که ما به آن اعتقاد داریم ... اعتقادات ما چهارچوب زندگیمان را تشکیل میدهند و جهان و مردم اطراف ما همان گونه عمل میکنند که ما از آنها انتظار داریم. اگر مثبت اندیش باشیم، اگر واقعگرا و یا یک منفی باف تمام عیار باشیم، وجود ما و جهان ما، همان گونه خواهد بود. کلمه Superstition (به معنی خرافات) در نظر زبان شناسان امروز از هر دو معنای کلمه لاتین superstes که متشکل از دو بخش super به معنای فوق و ماورا و همچنین sto به معنای ایستادن و تحمل کردن است، گرفته شده است.      

     

    • کسی که حاضر بوده، میتواند گواهی دهد.         

    • کسی که باقی مانده است.        

    به این ترتیب superstitio به معنای توانایی و استعداد حکایت کردن وقایع تاریخی و مذهبی است به طوری که گویی راوی در محل حضور داشته و بازمانده آن واقعه است. این توانایی در گواهی دادن از یک واقعه به ترتیب مذکور، وابسته به غیب گویی است که اگر توسط شخصی که یک غیب گوی رسمی نباشد، انجام شود هم طراز حقه بازی و کلاهبرداری است و در نتیجه، کلمه superstitio مترادف با "اعتقادات مذهبی مطرود" به شمار می آید که در تضاد کامل با "اعتقادات مذهبی شرعی" است.    

    به این ترتیب کلمه انگلیسی superstition آنچنان که از معنای اصیل لاتین آن برمی آید، بر اعتقاداتی مذهبی وار دلالت میکند که در خارج از محدوده مذهب روحانی قرار دارند.

    در انگلیسی مدرن، کلمه superstition به اعتقادات قومی و فولکلوریک هم دلالت میکند که غالبا با تمایل به تحقیر، خوار شماری و منفی جلوه دادن فرهنگ دیگران و برداشت اقوام دیگر از جهان روحانی، به کار میرود.  

    • ارتباط جادو با علم      

    اگر خرافات مربوط به "سفید بخت شدن ینگه ی عروس" را که بر اصول جادویی استوار است، با داستان "کمال همنشین" سعدی که بر اصول علمی استوار است، مقایسه کنیم، متوجه می شویم که هردوی آ ن ها از رابطه ی علت و معلولی بین پدیده های طبیعی سرچشمه گرفته است. سعدی روایت می کند که یک روز، در حمام، خاک خوشبویی از دست محبوبی به دستم رسید. از خاک پرسیدم که تو مشک و یا عبیری که از بوی دلاویز تو مست ام؟ خاک پاسخ داد که من خاکی ناچیز بودم، اما مدتی با گل نشستم. در اثر تماس و مجاورت با گل ، عطر وبوی خوش او به من سرایت کرد و مرا خوشبو ساخت و گرنه من همان خاکم که هستم.           

    گِلی خوشبوی، در حمام، روزی / رسید از دست محبوبی، به دستم.  

    بدو گفتم که: "مشکی یا عبیری، / که از بوی دلاویر تو مستم؟"       

    بگفتا: " من گِلی ناچیز بودم، / ولیکن مدتی با گل نشستم.   

    کمال همنشین در من اثر کرد /وگرنه، من همان خاکم که هستم."    

    عوام معتقدند که اگر گلی ناچیز می تواند مدتی با گل بنشیند و کمال همنشین در او اثر کند، بنابراین دختری مجرد نیز می تواند مدتی با تازه عروس جوانی بنشیند و انتظار داشته باشد که کمال همنشین در او اثر کند و او نیز بزودی عروس شود. از نظر مردمشناسی، جادو برادر دوقلوی علم است و مانند علم، نشانه ی بی نیازی طبع مغرور بشر از خدایان آسمانی است. جادو با مذهب که خوارکننده ی آدمی است و او را بنده ی خدایی جبار و قاهربشمار می آورد، بسیار تفاوت دارد.•

     خرافات از منظر قرآن

    قرآن کریم، از خرافات با عنوان «اساطیر» یاد کرده است. «اساطیر» به معنای «اباطیل» و سخنان بیهوده‌ای است که هیچ پایه و اساسی ندارند. و مراد از «اساطیر» نوشته‌های باطل، حکایت‌های دروغ، ‌افسانه‌های بی‌اساس می‌باشد. «اساطیر» از ریشه «سطر» و جمع الجمع است و «اساطیر» به گفته راغب جمع «اسطوره» است

    قرآن کریم، به مناسبت‌های مختلف از «خرافات» با عنوان «اساطیر»، یاد کرده است چنانکه می‌فرماید: «...یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِیرُ الْأَوَّلِین... و کافران می‌گویند اینها افسانه‌های پیشنیان است.

    در جایی دیگر می‌فرماید: «لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِیرُ الْأَوَّلِین؛ این وعده‌ای است که به ما و پدرانمان از پیش داده شده،‌اینها همان افسانه‌های خرافی پیشینیان است».

    و نیز در سوره‌ها و آیات دیگر مانند: انفال، 31؛ نحل، 24؛ مؤمنون، 83؛ فرقان، 5؛ احقاف،17؛ قلم،15؛ مطففین،13؛ کلمه «اساطیر» به معنای افسانه‌ها و خرافات آمده است که غالباً از ناحیه کفار و مشرکان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و کتاب مقدس قرآن نسبت داده می شده است.

  • فهرست و منابع پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

پروپوزال در مورد پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه, گزارش سمینار در مورد پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه, تز دکترا در مورد پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه, رساله در مورد پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه, پایان نامه در مورد پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه, تحقیق در مورد پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه, مقاله در مورد پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه, پروژه دانشجویی در مورد پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه, تحقیق دانشجویی در مورد پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه, مقاله دانشجویی در مورد پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه, پروژه دانشجویی درباره پایان نامه بررسی رابطه خرافات با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت